آیت الله شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی را بیشتر بشناسید
آیت الله شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی را بیشتر بشناسید آن مرد میدان مبارزه با نفس و مجاهد در راه خدا به تعبیر بعضی از دوستان نخستین مجتهدی بود که علیرغم کهولت سن در جبهه های جنگ از خرمشهر تا عملیات فتح المبین و از همه مهم تر در جبهه میانی در برابر دشمن نه […]
آیت الله شیخ عبدالرحمن حیدری ایلامی را بیشتر بشناسید
آن مرد میدان مبارزه با نفس و مجاهد در راه خدا به تعبیر بعضی از دوستان نخستین مجتهدی بود که علیرغم کهولت سن در جبهه های جنگ از خرمشهر تا عملیات فتح المبین و از همه مهم تر در جبهه میانی در برابر دشمن نه فقط به نام فرمانده بلکه به عنوان تک تیرانداز نقش برجسته ای ایفا نمود.
تاریخ اسلام خاصتا تاریخ تابناک شیعه همواره مشحون حضور و بروز عالمانی دینی بوده است که در هدایت، راهنمائی و رهبری جامعه اسلامی در برابر جهالت، تحجر و مبارزه با ظلم ظالمان نقش بی بدیل و منحصری داشته اند؛ حضور علمای اسلام در بلاد مختلف در شکل گیری نهضت های بیداری اسلامی بر کسی پوشیده نیست. هرچه از تاریخ مبارزه علما با دشمنان دین و مردم بیان شود شاید بعضی ها آن را افسانه بپندارند، اما مبارزه حضرت امام خمینی(ره) و شاگردان مبارز در رکاب آن اسوه مجاهدت و مبارزه را چون به عینه دیدیم دیگر برای ما و نسل فعلی و نسل های آینده افسانه نخواهد بود، واقعیتی است انکار ناپذیر و قابل باور برای مردم.
در این مکتب انسان ساز مردی از مردان حق در رکاب آن پیر جماران پا به عرصه مبارزه و مجاهدت گذاشت که اگر هم مردم ایلام امام خمینی (ره) را از نزدیک نمی شناختند که خوب شناختند، آن پیر جماران را قطعا در چهره و عمل آیت الله حیدری ایلامی (ره) مشاهده می نمودند.
حضرت آیت الله حیدری ایلامی را بایست از زبان بزرگانی معرفی نمود که عمری همراه و همرزم و شاگردش بوده اند، اما هرکدام به اندازه و وسع خود وظیفه داریم در حد توان ابعاد مختلف زندگی پر بارش را برای نسل فعلی و آیندگان بیان نمائیم.
هرچند ایشان را بایست در ابعاد دیگری همچون دفاع جانانه و منطقی و مستدل از اصل ولایت فقیه در تدوین قانون اساسی و مبارزه با فتنه های منافقین و بنی صدر در سال ۵۸ به بعد را به جامعه معرفی نمود، اما وجه متمایز این مجاهد نستوه و خستگی ناپذیر را در میدان جنگ بیشتر جلب توجه می نماید.
سد نمودن راه دشمن بعثی در اوایل جنگ و در حقیقت جلوگیری از سقوط و اشغال ایلام از تدابیر آن چریک پیر بود. این مرد خدا توانست با استفاده از عرق دینی و ملی طوایف در استان ایلام آن چنان آنان را علیه دشمن بعثی بسیج نماید که در تاریخ استان بی سابقه بوده است.
جوانان و نوجوانان و حتی سالخوردگان پا به پایش در رزم بی امان با دشمن حضور داشتند و خود را سرباز او می دانستند. این مجاهد وارسته تا زمانی که از پا نیفتاده بود با توجه به اینکه کل سرزمین استان مورد تهاجم زمینی و هوایی دشمن بود، خود و خانواده اش ایلام را ترک نکردند، همچون مردم عادی در پناه چادری ساده زندگی می نمود.
اگر مردم به جهت بمباران های شدید و وحشیانه رژیم سفاک بعث عراق تلاش می نمودند شعاع محل سکونت خود را دورتر از شهر انتخاب نمایند اما این مرد عمل همواره در کنار شهر سکنی می گزید. آنانی که به یا دارند چادر محل سکونت خود را در ابتدای تنگه قوچعلی که چندین بار هم آن محل بمباران شده بود استقرار داده بود.
در یک روز تابستان به اتفاق فرمانده وقت سپاه برادر میرزاده خدمتشان شرفیاب شدیم، چادر محل زندگیش آن چنان گرم بود که برای من جوان هم قابل تحمل نبود، نگاهی به کف موکت انداخت و با اشاره فرمودند فلانی آن عقرب را بکش. در جائی زندگی می کردند که در حقیقت زیستگاه مار و عقرب و دیگر حشرات گزنده بود.
علیرغم کهولت سن و مریض احوالیش می توانست در استان های دور از جنگ زندگی کند. اما تا آخرین لحظه های عمر با برکتش ایلامی ها را رها و دیارش را ترک نکرد.
اگر بگویم لشکر مقتدر امیرالمومنین (ع) استان ایلام از شاهکارهای آن عزیز سفر کرده است به گزافه سخن نگفته ام. نام و عملکرد آیت الله حیدری امروز نه فقط در استان بلکه در سراسر کشور الگویی است برای بزرگان و پیران و جوانان این مملکت.
یاد آن رادمرد زاهد و مجاهد همواره پر راهرو باد.
شهیدی از والفجر هشت
خبر رسید یکی از طلاب جوان وفعال ایلامی،مستقر در شهرستان قم ،که توسط لشکر علی ابن ابیطالب علیه السلام، برای شرکت در عملیات والفجر ۸”اعزام شده بود ، به شهادت رسیده است، باید برای انتقال پیکر پاک شهید اقدام شود،وبه خانواده محترم شهید اطلاع داده شود، ومراسم در شان شهید،همراه با کفن وتشییع ودفن وسوگواری انجام پذیرد،
فعلا گروهی از دوستان وهم رزمان شهید در تدارک تحویل پیکر مطهر شهید بودند، وگروهی در تدارک امور تبلیغی برای مراسمات شهید بودند،باهمراهی وکمک برادران بسیجی و بنیاد شهید، ونیروهای مردمی کارها در حال انجام بود، دوستان شهید برای هرچه بهتر برگزار کردن این مراسم متقاضی بودند ،نظرمرحوم حاج آقا حیدری ره” را داشته باشند، مخصوصا که اولین شهید طلبه ای بود که در سطح استان ایلام، تشییع میشد،
خدمت ایشان رسیدیم ،تا خبر را اعلام نمودیم، باصدای بلند وبا گریه واندوه فرمودند: خدا کند که شفاعت کند مارا،هر کاری از بنده بر میاید،آماده هستم؛
گفتند: چه کارهایی انجام شده؟ وبعد از چه کارهایی باید انجام شود؟
گزارش مختصری از برنامه ها وکارهای پیش بینی شده، داده شدوانچه باید انجام شود؛بلافاصله خواستند که از بنده چه کاری بر میاید( بدون هیچگونه محدودیتی)دوستان درخواست کردند برای اجرای برنامه ها در ” روستای مورت بخش چوار ایلام” در صورت امکان ،کمکی توسط حاج آقا،یا راهنمایی انجام پذیرد؛
بدون تامل فرمودند: از اول برنامه ها خودم حضور پیدا میکنم وهر کاری از بنده بر میاید، در خدمت شهید وخانواده محترم شهید هستیم، چقدر دوستان برای انجام این کار مهم وشاید مشکل ،احساس راحتی وارامش کردند؛
فوراشخصا آماده شدند وگفتند برویم وحرکت کردیم بطرف روستای مورت ، در زمانی وارد شدیم، که باید به خانواده محترم شهید اطلاع داده میشد، که حضور حضرت آیت الله حیدری ره” بسیار ارزشمند بود وایشان هم با افتخار در کنار پدر شهید نشستند وتسلی بخشیدند براین غم جانکاهی که در فراق این طلبه جوان شهید، براین خانواده وارد شده بود و در خواست شفاعت از شهید محترم را، از پدرش طلب نمودند: شما واسطه شوید،که شهید محترم در قیامت ما را شفاعت نماید،
چنان در کنار پدر شهید اشک میریخت وناله میکرد، که تعجب همه گان را برانگیخته بود، یاللعجب گویا حاج آقا فرزندش را از دست داده است، والتماس برای شفاعت داشت، جلسه ای باتدبیر دوستان در حسینیه روستا تشکیل شد، دستور دادند که عزای امام حسین ع سرور وسالار شهیدان را بر پا ،نمایید، که مصیبت های عالم در مقابل مصیبت کربلا کوچک است، وشهدای ما در حقیقت راه شهدای کربلا را پیمودند وامید است، باشهدای کربلا محشور شوند، درخواست میکنیم ،ماراهم از شفاعتشان محروم ننمایند؛
این حضور وگفتگو های مرحوم آیت الله حیدری ره ” چنان ارامشی به برنامه ها داد، که الحمدلله به احسن وجه
تمامی برنامه مراسم شهید انجام شد، ورضایت خانواده وکارگزاران مراسم قابل درک بود، قطعا روح شهید بهمراهی شهدای دیگر آن دوران هم کمک کردند وراضی بودند؛ نثار ارواح پاک همه شهدای دفاع مقدس بخوانیم حمدوصلوات..
عبدالرحمن حیدری ایلامی کیست؟
عبدالرحمن حیدری ایلامی (زاده:۱۳۰۴ – درگذشت: ۱۱ دی ۱۳۶۵) از مجتهدان معاصر استان ایلام و عضو مجلس خبرگان رهبری از ایلام بود.وی هم چنین در سازماندهی مقاومت مردم در برابر تجاوز عراق به خاک ایران نقش و حضور فعال داشت و اولین ستاد جذب و هدایت کمکهای مردمی را راهاندازی کرد.کتاب «معراج شقایق» در شرح زندگانی وی منتشر شدهاست.
عبدالرحمن حیدری ایلامی نماینده خمینی در استان ایلام و نماینده مردم استان ایلام در مجلس خبرگان رهبری بود که در طول جنگ ایران و عراق همگام با رزمندگان ایران از مرزهای غربی کشور دفاع کرد. حیدری ایلامی سال ۱۳۰۴ شمسی در شهر ایلام دیده به جهان گشود و پس از تحصیلات نظام قدیم با هجرت به کربلا در کنار بارگاه حسین بن علی به فراگیری علوم دینی نزد استادان بنام آن زمان از جمله: حکیم، خویی، خمینی، شاهرودی، باقری زنجانی، شیخ حسین حلی، شیخ مجتبی لنکرانی، شیخ عبدالرسول اصفهانی، شیخ عبدالله اصفهانی پرداخت و در سال ۱۳۵۴ به شهر ایلام بازگشت.
وی در سال ۱۳۵۸ با رای مردم ایلام به مجلس خبرگان رهبری راه یافت و تا پایان حیاتش دو دوره نمایندگی در این مجلس را بر عهده داشت. از جمله نظرات وی میتوان به نظرهای وی در خصوص حاکمیت ولایت فقیه و موضع گیری در مقابل تفکر لیبرالی کسانی چون ابوالحسن بنیصدر اشاره کرد.
حیدری نخستین مجتهدی بود که در ساعات آغازین جنگ با حضور در منطقه مرزی مهران، فرمان تشکیل خط پدافند را صادر و با فراخوانی مردم، بسیج مردمی را پایهگذاری کرد. ایشان همواره به همراه مردم به جبههها میرفت و در عملیات فتح میمک که با هماهنگی ارتش و نیروهای عشایر ایلام صورت گرفت فرماندهی عملیات را بر عهده داشت. وی در نیمه شب ۱۱ دی ۱۳۶۵ دیده از جهان فرو بست و پیکرش با تشییع مردم ایلام در جوار حرم فاطمه معصومه به خاک سپرده شد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰