آنچه امروز در کشور شاهد هستیم، حاصل سالها رفتارهای غریبانه با مردم و فاصله گرفتن از خواست و مطالبات بحق مردم است.
کشور امروز آثار خلأ عقلانیت و حذف عقلا و تفسیرهای مختلف از قانون و قانون گریزی را میبیند.
همه میدانیم اعتراضات امروز تنها مختص به گشت ارشاد نیست.
مهسا امینی بهانه ای شد تا بسیاری از مردم خواست های انباشت شده خود را فریاد بزنند.
خواست هایی که حالا فقط مخالفت با حجاب اجباری نیست و مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را در بر میگیرد.
خواست هایی که بسیاری از آنها از بدیهی ترین نیازهای مردمان یک کشور است.
اما برای ایرانیان آرزویی محال بیش نیست!
سالهاست شعارهای غرب ستیزانه را به مردم القا میکنند اما آقازادگان خودشان در غرب پادشاهانه زندگی میکنند.
مردمی که برای دریافت تسهیلات ناچیز، انبوهی از ضامنین و اسناد را تهیه میکنند اما در عوض بسیاری از حضراتِ ابربدهکار حاضر به بازپس دهی بدهی های میلیون دلاری خود نمیشوند.
اینترنت و دسترسی آزاد به اطلاعات از این مردم سلب شده اما انحصار فروش وی پی ان در اختیار برخی نورچشمی هاست!
مردم برای سوار شدن بر ارابه های مرگ با قیمت های نجومی باید در لاتاری خودروسازها شرکت کنند، اما دور دورهای شبانه با خودروهای لوکس دنیا، تفریح معمول آنهاست!
محدودیت و پیگرد برای خبرنگاران و نویسندگان اعمال میشود اما برخی خبرنگاران نزدیک به جریان خاص در نوشتن و تهمت و توهین آزاد هستند!
خرید مسکن که هیچ، اجاره بها هم به کابوسی برای نسل جوان و حتی بازنشستگان تبدیل شده اما کاخ نشینان مردم را به مقاومت دعوت میکنند !
تحریم را نعمت و تورم و گرانی را آزمایش الهی میدانند!
نظارتی بر حجاب در انتخابات و راهپیمایی ها نیست اما در خیابان بدترین نوع برخورد با بیحجابها را دارند!
این تفسیرهای گوناگون از قانون و این دوگانگی و چندگانگی در اجرای قانون نه در این مورد و در موارد مختلف سبب ناراحتی مردم شده است.
در این میان منتقدان دلسوز را عناصر معاند و وابسته مینامند و اینگونه در خلأ عقلانیت عده ای کوتوله صرفا به واسطه ابراز وفاداری های پوشالی رشد میکنند و ماحصل آن وضع کنونی کشور است!
این رسانه طی سالهایی که از سوی وزارت ارشاد مجوز اخذ نموده همواره در راستای پیگیری مطالبات مردم تلاش نموده و در این راه همواره با چالش های گوناگون مواجه بوده است.
بیشترین شمار پرونده های قضایی، شکایات ثبت شده در دادسراها، پیگیرد و احضارها از سوی دستگاههای امنیتی و نظارتی و تعطیلی و اعمال نظارت های سخت و ویژه قضایی خود گواهی است بر این مدعا.
لازم به ذکر است که در این ایام با محدودیت و ممنوعیت هایی در نشر اخبار مواجه شدیم و حتی بابت موقعیت مکانی و حضور فیزیکی هم تحت مواخذه قرار گرفتیم که همین رفتارها سبب شد مدتی سکوت کنیم.
سکوتمان نه از رضایت که در نقد به محدودیت های اعمالی بر خبرنگاران به عنوان یکی از ارکان دموکراسی است.
یقینا بابت همین چند پاراگراف هم با پیگرد مواجه خواهیم شد اما معتقدیم با بگیر و ببند نمیتوان موفق شد و باید صدای مردم را شنید، و با احترام در برابر خواست مردم سر تعظیم فرود آورد.
مردمی که با همهی ناملایمات ساختند و امروز بدیهی ترین خواست های خود را فریاد میزنند.
درود بر رضا خسروی و تمامی خبرنگاران شجاع
دمتون گرم . خوشا به مرام و معرفت تون که بر خلاف ترس همه ترسوها درد و دل یکملت را با شجاعت بیانکردین . الله بهتون آجر بده
شجاعتتتتتتتتتت
اینایی که ما دیدیم همه شون برای مشکلات اقتصادی و سیاسی بیرون نیومده بودنده ، بعضا اغتشاش فواحش بود ، هرچقدر هم کشور در سختی باشد ، زنده زنده آتش زدن پلیس مظلوم اسمش اعتراض نیست
تجمعاتی که ما دیدیم ، همه دنبال اعتراض به وضع اقتصادی و سیاسی نبودند ، بعضا اغتشاش فواحش بود ؛ زنده زنده آتش زدن پلیس اسمش اعتراض نیست
آقای خسروی از صراحت کلام یک طرفه تان به وجد آمدم .. ولی ای کاش نظرت رو در باره تخریب اموال عمومی وهمچنین ورود ۴۰۰ قبضه سلاح غیر مجاز به استانمان هم حرفی میزدید