جناح حاکم؛ از شعار تا عمل

✍️عمران خودآموز یکدستی کم‌سابقه ارکان قدرت و قوای سه‌گانه کشور پس از انتخابات مجلس یازدهم و دولت سیزدم که لابُد با هدف رفع مشکلات اساسی مردم! ولو به قیمت حذف کامل یک جناح و جریان سیاسی (اصلاحات) از بدنه قدرت و کاهش چشمگیر مشارکت مردم در انتخابات ایجاد شده است، می‌توانست فرصتی برای هم‌افزایی قوا، […]

✍️عمران خودآموز

یکدستی کم‌سابقه ارکان قدرت و قوای سه‌گانه کشور پس از انتخابات مجلس یازدهم و دولت سیزدم که لابُد با هدف رفع مشکلات اساسی مردم! ولو به قیمت حذف کامل یک جناح و جریان سیاسی (اصلاحات) از بدنه قدرت و کاهش چشمگیر مشارکت مردم در انتخابات ایجاد شده است، می‌توانست فرصتی برای هم‌افزایی قوا، پذیرش مسئولیت و اتخاذ تصمیمات اساسی توسط جناح حاکم(اصولگرا-انقلابی) فراهم کند، لیکن آن‌گونه که از عملکرد دو ساله مجلس و ۸ ماهه دولت برمی‌آید، نه تنها اقدامی اساسی در راستای تحقق وعده‌های پرطمطراق از جمله رفع تحریم‌های ظالمانه، کاهش تورم، افزایش رشد اقتصادی و قدرت خرید مردم، اصلاح نظام بودجه‌ریزی، نظام مالیاتی و… صورت نگرفته است، بلکه روز به روز شاهد ادامه مشکلات، افزایش قیمت‌ها و ناهماهنگی، بی‌برنامگی و بی‌عملی تیم اقتصادی دولت هستیم و مجلس و دولت انقلابی نتوانسته‌اند حتی وضع موجود را -که شب و روز بر بانیان آن لعن و نفرین می‌فرستند- حفظ کنند و گویی فراموش کرده‌اند که خود نقشی اساسی در ایجاد آن داشته‌ و گِرای کیهان به ترامپ تحریم‌گر و قاتل با تیتر درشت: “عاقلانه‌ترین تصمیم ترامپِ دیوانه، پاره کردن برجام است” و نیز اذعان سعید جلیلی به نقش خود در هدایت “دولت در سایه” با هدف زمین‌گیر کردن دولت روحانی را از یاد برده‌اند!

جناح حاکم که علاوه بر سران سه قوه، تمام چهره‌های شاخص و مدعی خود را از محسن رضایی میرقائد گرفته، تا محمد مخبر، سعید محمد، رستم قاسمی، عزت‌الله ضرغامی، علیرضا زاکانی و اکثریت قریب به اتفاق وزرا و مدیران محمود احمدی‌نژاد را به میدان آورده است، هنوز نتوانسته راهبرد اصلی خود را برای رفع مشکلات کشور ترسیم کند و افق روشنی پیش پای مردم قرار دهد، بلکه در خم کوچه اول یا همان ارز ۴۲۰۰ تومانی -که بنا به گفته جهانگیری مصوب سران سه قوه بوده- گرفتار مانده است و با وجود آنکه رییس جمهور خط قرمز دولت در موضوع ارز ترجیحی را معیشت مردم اعلام کرده است، خبرهای ضد و نقیض و نگرانی‌های فزاینده‌ای در این زمینه وجود دارد؛ جالبتر آنکه در پایین‌دست و در استان کم‌برخورداری چون ایلام که نیاز به کار، تلاش و خدمت مضاعف دارد، با جنگ زرگری و طرح مباحث انحرافی، دخالت یا عدم دخالت نمایندگان در انتصابات و برائت از عملکرد مدیران، به مسئله اول استان بدل می‌شود و اصلاح‌طلبان را مدیران رسوبی و عامل ناکارآمدی تیم مدیریتی استان معرفی می‌کنند؛ این در حالی است که هیچ مدیر اصلاح‌طلبی خود را به مدیریت ارشد استان تحمیل نکرده و اگر کسی تاکنون در سِمَت خود باقی مانده است، یا همسو با برنامه‌های دولت سیزدهم بوده یا بنا به تشخیص دولت ابقاء شده است.

حال، در شرایطی که به قول صائب تبریزی:
[جَور خود را با ضعیفان آزماید روزگار
تیغ را دائم برای امتحان بر مو زنند]
به جای اتخاذ تصمیمات سخت به نفع مردم، منتقدان را که بخش بزرگی از جامعه و اقشار و اصناف آسیب‌پذیر هستند، به سیاه‌نمایی متهم می‌کنند و با مظلوم‌نمایی، دولت را بی‌دفاع جلوه می‌دهند، این در حالی است که علاوه بر صدا و سیما و تریبون‌های رسمی، فضای مجازی به یک اندازه و بلکه بیشتر در اختیار دولت و جناح حاکم است و به میزان توان و اعتباری که نزد افکار عمومی دارد می‌تواند در این فضا تاثیرگذار باشد، کما اینکه اصلاح‌طلبان در شرایط حاضر فقط به یادآوری و بازپخش شعارها و قول و وعده‌های رییس جمهور، رییس مجلس و سایر مسئولان ارشد کشور بسنده می‌کنند و نقد جدی خود را به زمان دیگری موکول کرده‌اند.